مشکات

آپ کردن این وبلاگ رو فقط و فقط به عشق امام زمان خوبم ادامه می‌دم به امید روزی که شاید یه روزی که می‌رم خونه‌ش ببینمش

مشکات

آپ کردن این وبلاگ رو فقط و فقط به عشق امام زمان خوبم ادامه می‌دم به امید روزی که شاید یه روزی که می‌رم خونه‌ش ببینمش

می‌دونم می‌آد

زندگی برای من شبیه یک بازی گل یا پوچ است


 درون یک دستم , تمام پوچی های زندگی ام
 و درون دست دیگرم گلیست اندازه تمام زیبایی ها و معناهای زندگی خودم

در این بازی وقتی برنده ام که ،
 خودم
 دستی که درون آن گل است را ،
 پیشکش کسی کنم که
 سالهاست به انتظارش ایستاده ام
و می دانم روزی خواهد آمد
با دستهایی خالی از پوچی
و چشمهایی مهربان و زلال
و میان هر دو دستش نه یک گل
که بهشتی نهان کرده
مشتش را خواهد گشود
و جهان به یکباره زیبا و پاک خواهد شد
با آبشارهایی به زلالی چشمانش...
می دانم می آید

می دانم
می دانم...
نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد