و چه خوشبخت بودم آن روز که عروسک کوچکی پناهگاه گریههایم بود و چه شاد که به رقص پروانهها دور گلدان کوچک شمعدانی میخندیدم و چه آزادانه با پروانهها هم بازی میشدم، با پرواز پرندهها میپریدم، اوج میگرفتم و سادهتر از امروز به خدا میرسیدم.
میدونید اون روزها خدا تنها یک واژه نبود